تماشا کنید: کفشهای خودبند هایپر آداپت ؛ نوآوری جدید نایک!
اسفند ۲۷, ۱۳۹۴بررسی سوکت پردازنده های اینتل و AMD
اسفند ۲۷, ۱۳۹۴پروفسور یحیی عدل، جراح ایرانی بود که وی را پدر جراحی نوین و علم بیهوشی ایران می دانند.
خانواده پروفسور یحیی عدل
پروفسور دکتر یحیی عدل در سال 1287 شمسی در تهران و در خانواده ای متمکن به دنیا آمد که از اعیان تبریز بودند. پدرش یوسف عدل بود که اکثرا حاکم ولایات می شد. تولد یحیی در زمان احمد شاه قاجار بود.
پدرش در زمان ولیعهدی احمد شاه کفالت حکومت آذربایجان را داشته و در دوره رضاخان، 4 دوره وکیل مجلس می گردد. مادرش دختر مقتدر الدوله (پسر عباس میرزای ولیعهد) بوده است. پدر بزرگش حاج علی آقا معمم و مالک بود و می گویند پل آجی چای (تلخه رود) را در حوالی تبریز او احداث کرده است.
محمد ولی فرمانفرمائیان و حبیب نفیسی شوهر خواهران عدل و مصطفی عدل، بنیان گذار دادگستری نوین در ایران و احمد حسین عدل، وزیر کشاورزی و موسس دانشکده کشاورزی کرج، پسر عمو های او بودند.
تحصیلات
در تبریز، وی ابتدا به مکتب خانه رفت و بعدا محضر مرحوم میرزا باقر خان حکمت ابتدایی را خواند. پدرش حاکم کرمانشاه شد و با خانواده به آنجا رفتند. در آنجا به دبیرستان رفت. بعد از مدتی پدر یحیی، او را به سفارش برادرش که در پاریس زندگی می کرد (عموی دکتر یحیی عدل) به همراه برادر ارشدش غلامرضا، به پاریس فرستاد.
مسافرت از راه تهران، انزلی، باکو، تفلیس، باطوم، استانبول و پاریس با کشتی و راه آهن در مدت 40 روز طی شد. در پاریس در منزل خانمی که فرزندش را در جنگ اول بین الملل از دست داده بود، پانسیون شد.
این خانم به شدت مراقب درس و تحصیل و تربیت دکتر یحیی بود به طوری که تا زمانی که این خانم زنده بود پروفسور هر ساله در مسیر سفر هایشان به خارج با ایشان ملاقات می کرد.
عدل در پاریس در یک مدرسه خصوصی مشهور دبستان و دبیرستان را تمام کرد و سپس وارد دانشگاه شد و در مدرسه پلی تکنیک که امتحان ورودی سختی هم داشت قبول شد. اما به توصیه عمویش، حبیب عدل، که در تهران به رادیولوژی مشغول بود، به طب رفت.
چرا که عمویش او را نصحیت کرد که همواره شغل آزاد پیشه کن و به شغل دولتی وارد نشو و در آن زمان فقط دو شغل آزاد وجود داشت، حقوق و طب. لذا یحیی دانشکده پلی تکنیک را رها کرده و در سال 1928 میلادی وارد دانشکده پزشکی شد.
در 1931 در مسابقه اکسترنای پاریس شرکت کرد و موفق شد اکسترن شود. در 1934 در کنکور انترنی پذیرفته و انترن شد و او در طی 4 سال انترنی نزد پروفسور گریگوار، جراح معروف و رئیس بخش جراحی و آناتومی پاریس، آنقدر خوب درخشید که از عدل خوشش آمد و او را رئیس درمانگاه خود کرد.
پروفسور عدل چندین سال در رشته جراحی عمومی و اورولوژی مطالعه کرد. او در سال 1317 پایان نامه خود را درباره درمان آدنوپاتی سلی از تصویب گذراند و موفق به دریافت مدال نقره از دانشکده پاریس شد.
عدل در امتحان اگرگاسیون هم شرکت کرد ولی چون خارجی بود فرانسه اجازه استخدام در کادر دانشگاهی را نمی داد ولی به علت درخشش او و مساعدت پروفسور گرگوار، مادهای در قانون اضافه کردند و پروفسور «ژان گاسه» نیز نوبت پروفسوری خود را به او داد.
لذا عدل به مقام پروفسوری رسید و به رغم اصرار فراوان به ماندن در فرانسه، در سال 1318 خورشیدی و درست یک ماه پیش از شروع جنگ جهانی دوم به ایران بازگشت و به خدمت نظام رفت.
بازگشت پروفسور عدل به وطن
در زمان بازگشت دکتر عدل، پروفسور «اوبرلین» فرانسوی را برای سامان دادن به وضع دانشکده پزشکی تهران استخدام کرده بودند و او عدل را برای تدریس انتخاب کرد.
وی ابتدا رئیس درمانگاه و بعد دانشیار شد و سپس بخش جراحی بیمارستان سینا را به او سپردند. دکتر اوبرلین پزشکان دیگری را نیز برای بخش های دیگر معرفی نمودند از جمله:
دکتر قریب برای اطفال، دکتر وکیلی برای داخلی، دکتر اقبال برای بیماری های واگیردار، آقایان دکتر آهی، دکتر مصدق و دکتر صالح برای زنان و زایمان، دکتر هنجن برای جراحی، دکتر لقمان الملک برای مجاری ادرار، دکتر حبیبی برای آسیب شناسی، دکتر شیبانی و دکتر وارطانی برای خون شناسی و آزمایشگاه، آقایان دکتر گنج بخش، دکتر حکیم و دکتر نجم آبادی برای آناتومی، دکتر نعمتاللهی برای فیزیولوژی و دکتر فرهاد برای رادیولوژی.
فعالیت های سیاسی دکتر عدل و خانواده او
رفت و آمد عدل با مقامات بلند کشور و دربار پهلوی او را تبدیل به شخصیتی سیاسی کرد و باعث شد تا بعد از کناره گیری اسدالله علم به دبیر کلی حزب مردم منصوب شود. او همچنین در سال 1345 به سناتوری مجلس سنای ایران رسید و تا چهار دوره این مقام را حفظ کرد.
دختر او، کاترین عدل که با بهمن حجت کاشانی فرزند سپهبد کاشانی ازدواج کرده بود، به مبارزه مسلحانه با دولت وقت ایران روی آورد و سرانجام در درگیری با پلیس در سوم اردیبهشت 1354 کشته شد. با این همه این واقعه هیچ تاثیری در روابط پروفسور عدل با دربار نداشت و وی تا زمان انقلاب در زمره پزشکان معتمد دربار به شمار می آمد.
فعالیت های ارزنده پروفسور عدل در ایران
دکتر عدل به همه همکاران بیمارستان دستور داده بود که هیچ بیماری را به دلیل نداشتن تخت خالی رد نکنند و حتی کف اتاق بخوابانند و به این ترتیب بیمارستان سینا، مرکز اورژانس پایتخت شد و یک واحد انتقال خون بنا کرد و چون مردم در آن زمان از اهدای خون اکراه داشتند، لذا نام و اسامی عده ایی که گروه خونی O داشتند را ثبت و از آنها خون می خریدند.
دکتر عدل اولین دوره آسیستانی آزاد را برنامه ریزی نمود و این دوره همانی است که امروزه رزیدنتی نامیده می شود و هر ساله 4 نفر آسیستان (رزیدنت) برای جراحی بیمارستان سینا پذیرفته می شدند.
دکتر عدل هر ساله در تابستان به پاریس می رفت، کارهای نوین جراحی را سوغات می آورد و وسایل جراحی را با هزینه خود خریده و به بیمارستان اهدا می کرد. او روش های نوین جراحی را نیز به جوان ها آموزش می دادند و به علت نیاز مملکت به جراح عمومی تمام رشته ها اعم از جراحی عمومی، ریه قلب، استخوان، مغز و اعصاب و غیره را تعلیم می دادند.
او همیشه می گفت که من نمی دانم این مرض من است یا حسن من که هرچه می دانم و بتوانم به شاگردانم باید یاد بدهم ، شما هم همین طور باشید. وی از دولت ایران و دول خارجی مدال ها و نشان های علمی زیادی گرفتند عضو آکادمی جراحی پاریس شدند.
البته مقالات فارسی نیز از ایشان وجود داشت. وی بیهوشی به طریقه جدید را با استخدام متخصصین بیهوشی از خارج (دکتربوله) راه اندازی کرده و بسیاری از عمل های ناممکن را ممکن ساخت.
به دستور ایشان در انستیتو پاستور سرم های تزریقی را که امروزه مصرف می شود، به صورت غیر تب زا تهیه نمود.
خصوصیات اخلاقی پروفسور یحیی عدل
اما مهم تر از سرم آپایروژن و ابداعات جراحی و علمی ایشان، از مشخصه های بارز او تعلیم نکات اخلاقی به شاگردانش بود، بطوریکه وی به هیچ کس بدی نمی کرد و بدگویی در باره کسی را قبول نمی کرد.
گذشت زیادی داشت و از اعتبار علمی و اجتماعی خود که با جراحی اکثر رجال و صاحب منصبان و مقامات کشوری و لشکری و روحانی به دست آمده بود، برای رفع بسیاری از گرفتاری هایی که برای همکاران و اطباء پیدا می شد، استفاده کرده از حقوق حقه آن ها نیز دفاع می کرد.
در عوارض جراحی که برای شاگردان پیش می آمد، سینه خود را سپر کرده و مسئولیت ها را خود به عهده می گرفت و در درمان عوارض حاصله مزدی دریافت نمی کرد.
اوصاف این مرد باهوش و نابغه توصیف ناپذیر است بطوریکه ایشان تا 93 سالگی بدون لرزش دست و ناراحتی دید اعمال جراحی بسیار مشکل و بزرگ را انجام می داد. وی اهتمام زیاد داشت که شاگردان خوب را برای بهتر شدن کار و سوادشان به خارج بفرستد و توصیه های ایشان را همکاران فرانسوی شان با جان و دل قبول می کردند.
مکتب عدل
او مکتبی در ایران پایه گذاری کرد که به مکتب عدل شهرت دارد. شاگردانش قبل از انقلاب مجلهای به نام ”مکتب عدل” منتشر می کردند که حاوی آخرین اطلاعات علمی در این رشته بود.
بزرگترین هنر مرحوم پروفسور عدل آن بود که ترس جراحان را از عمل جراحی را از میان برد و به آنان دل داد که به جراحی روی آورند و موفق شوند. البته تکنیک های جدید و پیدایش آنتی بیوتیک ها به موفقیت های جدید در جراحی و شهرت او کمک کرد.
فوت پروفسور یحیی عدل
پروفسور یحیی عدل در 14 بهمن سال 1381 در سن 94 سالگی با سابقهی بیش از 70 سال جراحی و آموزش و پرورش شاگردان بیشماری دیده از جهان فرو بست و با مراسمی کم نظیر تشییع شد.
خانه موروثی ایشان به عنوان یکی از آثار ملی ثبت و بازسازی شده است.