پژوهشگران موفق به حذف خاطرات مرتبط کننده در موش ها شدند
اسفند ۱۰, ۱۳۹۴آویزی ۱۱۰۰۰ ساله و قلم کاری شده در انگلستان پیدا شد
اسفند ۱۰, ۱۳۹۴استیون هاوکینگ یکی از دانشمندان برتر جهان در زمینه فیزیک و کیهان شناسی می باشد که با تحقیق بر روی سیاه چاله ها و همچنین نوشتن چندین کتاب علمی خود را شهره عام و خاص نموده است. اما او متاسفانه از بیماری ALS ( اسکلروز جانبی آمیوتروفیک) رنج می برد.
خلاصه
استیون هاوکینگ در 8 ژانویه سال 1942 چشم به جهان گشود. در سال های اولیه تحصیل خود علاقه زیادی به علم و آسمان از خود نشان داد و در سن 21 سالگی و در حالی که در دانشگاه کمبریج در رشته کیهان شناسی مشغول به تحصیل بود به مریضی خود که ALS (اسکلروز جانبی آمیوتروفیک) پی برد.
او با وجود داشتن این بیماری که تقریبا از لحاظ جسمانی او را ناتوان کرده بود، نا امید نشده و به تحقیقات خود در مورد فیزیک و کیهان شناسی پرداخت و کتاب ها و مقالاتی در این زمینه نوشته و در دسترس همگان قرار داده است. بخشی از داستان زندگی این ابرانسان را میتوان در فیلم “نظریه همه چیز” محصول سال 2014 مشاهده نمود.
کودکی
استیون ویلیام هاوکینگ در سال 1942 در شهر لندن به دنیا آمد. زادرود این دانشمند دقیقا 300 سال پس از مرگ گالیله کیهان شناس معروف است. خانه پدری آن ها در شمال شهر لندن بود اما در جریان جنگ جهانی دوم به منطقه ای بنام امنتری نقل مکان کردند.
وقتی استیون 8 ساله بود خانواده او به شهر St Albans که شهر کوچکی در شمال لندن محسوب می شد رفتند. او در 11 سالگی در همین شهر به مدرسه رفت و تحصیلات تکمیلی خود را در کالج آکسفورد و جایی که پدرش نیز در آنجا تحصیلات خود را به پایان رسانیده بود رفت.
آغاز بیماری استیون هاوکینگ
در آخرین سال تحصیل او در آکسفورد استیون از پاگرد پله ها زمین میخورد و حافظه اش دچار اختلال می شود. دوستانش فکر میکردند که از خود بی خود بودن دلیل این اتفاق بوده است اما این اولین باری نبود که چنین اتفاقی برای او افتاده بود. پس از مدتی پدرش تصمیم گرفت که او را برای معاینه پزشکی به بیمارستان ببرد.
نتیجه این آزمایشات بدتر از آن چیزی بود که فکرش را می کرد زیرا نشانگر بیماری بسیار نادر و درمان ناپذیر ALS بود. این بیماری بخشی از نخاع و مغز و سیستم عصبی را مورد حمله قرار می دهد و به تدریج اعصاب حرکتی بدن را از بین می برد و با تضعیف ماهیچه ها فلج عمومی ایجاد می کند به طوری که به مرور توانایی هر گونه حرکتی از شخص سلب می شود.
معمولاً مبتلایان به این بیماری بی درمان مدت زیادی زنده نمی مانند و این مدت برای استیون بین دو تا سه سال پیش بینی شده بود. پس از این خبر، استیون را نا امیدی و اندوه در برگرفت و تمام آرزوهای خود را غیر قابل دسترس می دانست و دایم فکر میکرد که دیگر کاری از دستش بر نمی آید جز اینکه بنشیند تا دو سال دیگر به تدریج زمان مرگش فرا رسد. پس از مدتی به اتاقی که در دانشگاه داشت پناه برد و در تنهایی ساعت ها بدون حرکت در حال تفکر بود.
از زبان خود استیون شنیده شده است که آن شب دچار کابوسی شده است و در خواب دیده که محکوم به اعدام شده است و او را برای اجرای حکم می برند و در آن موقعیت حس کرد که هر لحظه زندگی چقدر برایش ارزشمند است.
بعد از بیداری به یاد آورد که در بیمارستان با یک جوان مبتلا به بیماری سرطان خون هم اتاق بوده و او از فرط درد چه فریاد هایی می کشید. پس خود را قانع کرد که اگر به بیماری بدون درمان مبتلا است اما لااقل درد نمی کشد.
همچنین با توجه به داشتن طبع لجوج و نقادش که هیچ چیز را به آسانی نمی پذیرفت هشدار داد که از کجا معلوم که پیش بینی پزشکان درست باشد و چه بسا که از نوع اشتباه های کتب درسی باشد و تصمیم گرفت که دوباره به راهش ادامه دهد و هیچ چیز دیگر نخواهد توانست جلوی حرکتش رو به ترقی و پیشرفت را بگیرد.
استیون هاوکینگ چگونه صحبت می کند؟
استیون از حدود سال 1986 تا به امروز برای صحبت کردن از فهرستی استفاده می کند که در کنترل یک سیستم رایانه ای است. در اصل یک رایانه سلول هایی را در شبکه ای بزرگ از حروف و واژه روشن می کند و زمانی که واژه درست روشن شد، کاربر نوعی سوئیچ را فشار می دهد.
از زمانی که استفان حرکت دست هایش را از دست داد و دیگر نتوانست سوئیچ را بفشارد، از حسگر فرو سرخی که بر روی عینکش کار گذاشته شده و می تواند حرکات ماهیچه های گونه اش را رصد کند، استفاده شد،این حسگر به واسطه رصد حرکات ماهیچه گونه هاوکینگ، حروف درست را تعیین کرده و واژه های مورد نظر وی را تعیین می کنند.
سپس جعبه خاکستری کوچکی که در این دستگاه قرار داشته و نسخه سخت افزاری از صدای ترکیبی استفان را در خود دارد، با استفاده از پردازشگری ویژه، متن به دست آمده را به صدایی تبدیل می کند که شباهت زیادی به صدای استفان هاوکینگ دارد.
تشکیل خانواده
ازدواج هاوکینگ نقطه عطفی در زندگی او بود و خود میگوید:
جین مرا مصمم ساخت که زندگی کنم و به راه خود ادامه دهم. او براستی میل به زیستن را به من عطا کرد.
زندگی خانودگیشان با عشق و تفاهم متقابل ، روالی عادی دارد. نخستین فرزند آنها ، رابرت ، در سال 1967 چشم به جهان گشود، سه سال بعد در سال 1970 دختری به نام لوسی به دنیا آمد و در سال 1979 تیموتی متولد شد. حال آنها صاحب یک نوه نیز هستند.
افتخارات
از استیون میتوان بعنوان پرآوازه ترین دانشمند دهه آخر قرن بیستم نام برد به طوری که او هم اکنون در دانشگاه معروف کمبریج جایگاه استادی را در اختیار دارد که بیش از دو قرن در اختیار کاشف جاذبه یعنی اسحاق نیوتن بوده است.
هاوکینگ درسال 2009 مدال آزادی را از ریاست جمهوری آمریکا دریافت کرد همچنین او توانسته است از سال 1979 تا 2009 حدود سی سال دارنده کرسی ریاضیات لوکاس باشد. کتاب ها و همایش هایش، او را به یک چهره محبوب تبدیل کرده است. در حال حاضر، او عضو جامعه سلطنتی هنر و عضو ثابت جامعه اسقفان دانشمند است.
استیون به دلیل فعالیت در زمینه کیهان شناسی و جاذبه کوانتوم به ویژه در زمینه سیاه چاله ها ، در میان دانشمندان و مردم شناخته شده است. کتاب تاریخچه زمان او با رکورد 237 هفته ای خود به عنوان پرفروش ترین کتاب در بریتانیا را بدست آورد که باعث شهرت این ابر انسان شد.
کتاب طرح بزرگ او نیز که در اواخر سال 2010 به چاپ نهایی رسید، باعث بوجود آمدن جنجال های زیادی شد. زیرا این کتاب تنها پس از گذشت چند روز به یکی از پرفروش ترین کتاب های آمازون تبدیل شد.
اینشتین در سال آخر عمرش بر روی تئوری معروف نسبیت تحقیق می کرد تا بتواند آن را تکامل دهد که گویا تلاش های او مفید واقع نشد از این رو به استیون هاوکینگ اینشتین دوم لقب داده اند زیرا او در حال تکامل بخشیدن به تئوری نسبیت اینشتین می باشد.
هاوکینگ محاسبات ریاضی پیچیده و بسیار دقیقی را در مورد چگونگی پیدایش و تحول سیاهچاله های آسمانی یا حفره های سیاه انجام داده است که شهرت خود را مدیون این محاسبات می باشد.
این اجرام فوق العاده متراکم که به علت قدرت جاذبه بسیار قوی حتی نور امکان جدایی از سطح آن ها را ندارد وجودشان بر اساس تئوری نسبیت انیشتین پیش بینی شده بود و به همین جهت هم سیاهچاله نامیده شدند.
ردیابی و رویت آن ها بهوسیله قوی ترین تلسکوپ ها یا هر وسیله دیگر تا کنون ممکن نبوده است. با این وجود استیون با قدرت اندیشه و محاسبات ریاضی چون و چرا ناپذیرش، نه فقط وجود سیاهچاله ها را به اثبات رسانده و چگونگی شکل گیری و تحول آن ها را نشان داده بلکه به نتایج جالبی در رابطه با این اجرام با کیفیت وقوع انفجار بزرگ (Big Bang) در آغاز پیدایش کیهان دست یافته است که در دانش فیزیک اختری و کیهان شناسی اهمیت بسزایی دارد و به عقیده صاحب نظران بنای این علوم را در قرن آینده تشکیل خواهد داد.
پژوهش های استیون هاوکینگ
کیهان شناسی و گرانش کوانتومی از زمینه اصلی پژوهش های این ابرانسان می باشد. یکی از مهم ترین دستاورد های این دانشمند مقاله ای است که به رابطه سیاه چاله ها و قانون های ترمودینامیک می پردازد.
در این مقاله او نشان می دهد که سیاه چاله ها بعد از مدتی به وسیلهٔ زوج های ذرات مجازی که در افق رویداد آن تشکیل می شود، نابود می شوند که همین زوج ذرات پیش بینی میکند که سیاه چاله ها باید امواجی از خود تابش کنند، که امروزه این امواج به نام تابش هاوکینگ خوانده می شوند.
مقالهٔ مشترک استیون هاوکینگ و پنروز که در سال 1970 منتشر شد و ثابت می کرد که اگر نسبیت عام درست باشد و جهان دارای آن مقدار ماده که مشاهده می کنیم باشد، باید تکینگی انفجار بزرگ در گذشته رخ داده باشد. او با کیپ ثورن درباره اینکه ماکیان ایکس یک سیاهچاله نیست یک شرط بندی علمی داشته است. او همچنین طرف بازنده در نبرد مشهور هاوکینگ-ساسکیند است.
در سال گذشته میلادی نیز فیلمی با عنوان ” تئوری همهچیز” در باب زندگی نامه هاوکینگ برروی پرده نمایش رفت و با استقبال بسیاری نیز رو به رو شد.