ناسا توانسته تلسکوپ فضایی کپلر را از حالت اضطراری بیرون بیاورد
فروردین ۲۷, ۱۳۹۵همه چیز در مورد راکتورهای کوچک هسته ای
فروردین ۲۷, ۱۳۹۵آیا تا به حال به این فکر کرده اید چرا دوستتان و شریک زندگیش اینقدر شبیه هم هستند؟ گاهی وقتی زوجی را در خیابان می بینیم که کنار هم راه می روند فکر می کنیم خواهر و برادر هستند. شاید زیاد از این موضوع تعجب نکنید و بگویید بسیاری از گونه های جانوری هم می آموزند جفت خودشان را شبیه والدینشان انتخاب کنند.
دانشمندان سالهاست می دانند گونه هایی نظیر پرندگان، پستانداران و ماهی ها جفت خود را شبیه والیئشان انتخاب می کنند. این را مهر مثبت جنسی می نامند. برای نمونه اگر بز ماده ای بره ی گوسفندی را تربیت کند یا گوسفند ماده ای بره ی بزی را بزرگ کند بره ها پس از بلوغ دنبال جفتگیری با مادر خوانده هایشان می روند نه مادر واقعیشان.
بنظر می رسد انسانها هم از والدینشان به همین صورت تاثیر می پذیرند. وقتی از فردی می پرسید شباهتهای بین زوجها و والدینشان را در عکسها مشخص کند به نتایجی جالب می رسید. زنان سعی می کنند فردی را انتخاب کنند که تا حدی شبیه پدرشان باشد و مردان هم زوجی را انتخاب می کنند که تا حدی شبیه مادرشان باشد. شباهت ذکر شده محدود به صورت نیست بلکه چیزهایی نظیر قد، رنگ مو، رنگ چشم، قومیت و حتی مقدار موی بدن را هم در بر می گیرد.
اما واقعاً چه اتفاقی می افتد؟ ما تمایل داریم شریک زندگیمان شبیه والدینمان باشد پس برای دیگران هم همینطور خواهد بود. می دانیم شریک ما هم چنین انتخابی را خواهد کرد اما برخی تحقیقات نشان داده اند این کل ماجرا نیست و مثلاً در تحقیقی مشخص شد زنانی که در دوران کودکی به فرزند خواندگی انتخاب شده اند در دوران بلوغ تمایل به انتخاب زوجی شبیه پدر خوانده شان دارند.
همچنین می دانیم در زوجهای عادی و غیر همجنس بیشتر تمایل وجود دارد که زوجی شبیه والدین جنس مخالفشان انتخاب کنند. دیگر اینکه تحقیقات نشان داده تنها شباهت صورت مهم نیست بلکه رابطه با والدین هم در انتخاب زوج موثر است. افرادی که در دوران کودکی رابطه ی بهتری با یکی از والدینشان داشته اند تمایل دارند در دوران بلوغ زوجی شبیه آن والدینشان انتخاب کنند.
بیزاری در برابر جاذبه
این مطالب توضیح مجددی بر عقده ی اودیپ فروید نیست. فروید باور داشت کودکان تمایلی سرکوب شده به والدینشان دارند. اما این بخش از تحقیق از هوس ما نسبت به والینمان چیزی نمی گوید. بلکه تنها می گوید ما جذب افرادی می شویم که به نوعی شبیه والدینشان هستند.
ما در واقع اعضای خانواده ی خود را بی جاذبه می بینیم. برای نمونه مردم رابطه جنسی با خواهر و برادرانشان را بسیار ناپسند می دانند. بنظر می آید این بیزاری بصورت خودکار طی دو فرآیند مجزا شکل می گیرد. یک فرآیند بی علاقگی به افرادیست که زمان زیادی را در دوران کودکی با آنها سپری کرده ایم. دیگر فرآیند بی علاقگی به آن نوزادانیست که مادرمان از آنها مراقبت می کند. بیزاری جنسی نسبت به خواهر و برادرانمان شاید پاسخ طبیعت باشد برای اطمینان از اینکه ما سعی در تولید مثل با افرادی اینقدر نزدیک نکنیم زیرا تولید مثل در میان بستگان نزدیک احتمال بروز مشکلات و نقصهای ژنتیکی را تشدید می کند. این بیزاری جنسی نسیت به بستگان بسیار نزدیک را مهر منفی جنسی می نامند. با این وجود برادر و خواهرهایی که از زمان تولد از هم جدا شده اند و برای اولین بار در دوران بلوغ همدیگر را می بینند ممکن است جذب هم شوند.
اما این تمایلات و انتخابها چه زمانی در ما شکل می گیرند؟ شاید در اوایل زندگیمان والدینمان را بسیار جذاب بیابیم و بعد توجهی به این موضوع نکنیم تا زمان بلوغ و آمادگی برای آغاز رابطه با کسی از جنس مخالف. یا شاید تجربیات جدیدترمان یافته های اوایل زندگیمان را به کناری زند. برای آزمون این مساله از زنان بالغ در مورد روابطشان با والدینشان در دوره های مختف زندگیشان پرسیدم و این موضوع را که تمایلات کنونیشان چقدر با ظاهر والینشان در ارتباط است.
مشخص شد زنانی که پس بلوغ روابط بهتری با والدینشان داشتند به شریکی با رنگ چشم شبیه والدینشان متمایل می گردند. در مقابل اگر زنی در دوران اولیه ی زندگیش جذب والدینش شده باشد کمتر به هم رنگ بودن رنگ چشمان شریک و والدینش اهمیت می دهد. در علوم همواره علاقه داریم با روشها و نمونه ها و گروه های متفاوتی آزمایشی را تکرار کنیم و بعد نتایج مشابه را تعمیم دهیم. در این تحقیق هم الگوی وسوسه کننده ای داریم که ممکن است نشان پیچیدگی الگوهای رشد وابسته به ایده ی شریک دلخواه باشد. شاید باید مهر جنسی مثبت و منفی را در عمل تجزیه و تحلیلی موشکافانه کنیم.
اما هنوز سوالی باقیست. اگر ما تمایلات خود برای انتخاب شریک زندگی شبیه به والدینمان را در میان قومیتهای مختلف پی می گیریم دلیل بیولوِژیکی این موضوع چیست؟ مشخص شده ازدواج با فامیلهای دور بهترین انتخاب همسر است زیرا از این راه معمولاً کودکان سالم و متعددی زاده می شوند. یک دلیل این موضوع آن است که اگر جذب افراد شبیه والدینمان شویم امکان علاقه مندی به فامیلهای دورمان را خواهیم داشت. به این طریق احتمال بدنیا آمدن کودکان سالم و متعدد فراهم خواهد شد و نتیجتاً این انتخاب زوج های شبیه به والدین همچنان ادامه دارد.
با این وجود اگر ادعا کنید همسرتان اصلاً شببه والدینتان نیست جای شگفتی نخواهد بود. شاید شباهت به والدین فراگیرترین مساله در انتخاب همسر نباشد و مهمتر همسری خواهد بود که مهربان، باهوش و جذاب باشد. اما اگر تمام این موارد در دو گزینه تان یکسان باشند راحت تر خواهد بود تا آن کسی انتخاب شود که اولاً به اندازه ای با او احساس صمیمیت دارید که با او رابطه ای را آغاز کنید و ثانیاً حس اعتماد به او داشته باشید.
منبع: Iflscience